دوستی گفت این جمله ارد بزرگ بسیار افراطی است و دور از واقع به ذهن می رسد . گفتم
کدام جمله و او هم این جمله را نشانم داد : (آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین
خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن ندارد .)
و ادامه داد همه نسبت به کشورشان
احساس مسئولیت می کنند مگر غیر از این هم میتواند باشد ؟!
کمی فکر کردم و ماجرای
"میرزا آقاخان نوری" (۱۲۲۲ هجری - ۱۲ شوال ۱۲٨۱ هجری ) که یکی از عوامل موثر در
قتل امیر کبیر و جانشین او نیز شد به یادم آمد . به او گفتم : مری شیل، همسر کلنل
شیل سفیر انگلیس در زمان امیرکبیر می نویسد: پس از عزل امیرکبیر، و تـصـمـیم
ناصرالدین شاه به واگذاری صدارت به میرزا آقاخان، شاه سه روز آقاخان را در
کاخ سلطنتی زندانی کرد و از وی خواست که یکی از دو راه را انتخاب کند:
قبول صدراعظمی شاهنشاه و یا ادامه دادن به نوکری سفارت انگلیس ! . میرزا
آقاخان هم برای روشن شدن سرنوشت خود و رهایی از زندان کاخ ... پیامی برای کلنل
شیل فرستاد تا بهترین راه را انتخاب کند جواب سفیر انگلیس این بود: مسلماً
قرار داشتن در تحت حمایت انگلیس از تاج کیانی هم برتر است، ولی چون میرزا
آقاخان جهت صدراعظمی ایران برگزیده شده بهتر است خودش در این باره تصمیم
بگیرد .
و به این ترتیب نظر شاه تأمین شد و میرزا آقا خان نوری با دست
کشیدن ظاهری از نوکری انگلیس ، صدارت را از آن خود ساخت.
آن دوست متعجب شده و
گفت باز هم در مورد میرزا آقا خان بگو و ادامه دادم :
نکته جالب اینجاست که
میرزا آقاخان نوری ، در ماه های آخر دوران صدر اعظمی که خورشید شکوه و جلالش را کم
فروغ می دید با روسیه هم هم آواز شد و به همین خاطر پس از برکناریش ، تزار
روسیه بارها از شاه خواست که جان جناب میرزا آقا خان در امان بماند و خونش ریخته
نشود .
آن دوست پس از شنیدن وصف میرزا آقا خان گفت واقعا حکیم ارد بزرگ چه زیبا و بجا
گفته است : آنکه به سرنوشت میهن و مردم سرزمین خویش بی انگیزه است ارزش یاد کردن
ندارد ...