داستانهای کوتاه

داستان کوتاه ، DASTAN KOTAH . dastan kotah . dastane kotah . داستان کوتاه درمورد والدین . dastanhaye kotah . غصه های کوتاه فردوسی . dastan tarikhi . داستان درمورد محبت مادر . dastan kootah . داستان های کوتاه تاریخی . 16,432,352

داستانهای کوتاه

داستان کوتاه ، DASTAN KOTAH . dastan kotah . dastane kotah . داستان کوتاه درمورد والدین . dastanhaye kotah . غصه های کوتاه فردوسی . dastan tarikhi . داستان درمورد محبت مادر . dastan kootah . داستان های کوتاه تاریخی . 16,432,352

کلاغ و روباه نوین

کلاغ پیری تکه پنیری دزدید و روی شاخه درختی نشست…

روباه گرسنه ای که از زیر درخت می گذشت، بوی پنیر شنید، به طمع افتاد و رو به کلاغ گفت:

ای وای تو اونجایی!
می دانم صدای معرکه ای داری!
چه شانسی آوردم!
اگر وقتش را داری کمی برای من بخوان …

کلاغ پنیر را کنار خودش روی شاخه گذاشت و گفت:

این حرفهای مسخره را رها کن!
اما چون گرسنه نیستم حاضرم مقداری از پنیرم را به تو بدهم.

روباه گفت:

ممنونت می شوم ، بخصوص که خیلی گرسنه ام ، اما من واقعاً عاشق صدایت هم هستم.

کلاغ گفت:

باز که شروع کردی!
اگر گرسنه ای جای این حرفها دهانت را باز کن، از همین جا یک تکه می اندازم که صاف در دهانت بیفتند.

روباه دهانش را باز باز کرد.

کلاغ گفت :

بهتر است چشم ببندی که نفهمی تکه بزرگی می خواهم برایت بیندازم یا تکه کوچکی.

روباه گفت :

بازیه ؟! خیلی خوبه ! بهش میگن بسکتبال .

خلاصه … بعد روباه چشمهایش را بست و دهان را بازتر از پیش کرد و کلاغ فوری پشتش را کرد و فضله ای کرد که صاف در عمق حلق روباه افتاد.

روباه عصبی بالا و پایین پرید و تف کرد :

بی شعور ، این چی بود !

کلاغ گفت :

کسی که تفاوت صدای خوب و بد را نمی داند، تفاوت پنیر و فضله را هم نباید بفهمد.




نظرات 28 + ارسال نظر

کلاغ پیری تکه پنیری دزدید و روی شاخه درختی نشست…

روباه گرسنه ای که از زیر درخت می گذشت، بوی پنیر شنید، به طمع افتاد و رو به کلاغ گفت:

ای وای تو اونجایی!
می دانم صدای معرکه ای داری!
چه شانسی آوردم!
اگر وقتش را داری کمی برای من بخوان …

کلاغ پنیر را کنار خودش روی شاخه گذاشت و گفت:

این حرفهای مسخره را رها کن!
اما چون گرسنه نیستم حاضرم مقداری از پنیرم را به تو بدهم.

روباه گفت:

ممنونت می شوم ، بخصوص که خیلی گرسنه ام ، اما من واقعاً عاشق صدایت هم هستم.

کلاغ گفت:

باز که شروع کردی!
اگر گرسنه ای جای این حرفها دهانت را باز کن، از همین جا یک تکه می اندازم که صاف در دهانت بیفتند.

روباه دهانش را باز باز کرد.

کلاغ گفت :

بهتر است چشم ببندی که نفهمی تکه بزرگی می خواهم برایت بیندازم یا تکه کوچکی.

روباه گفت :

بازیه ؟! خیلی خوبه ! بهش میگن بسکتبال .

خلاصه … بعد روباه چشمهایش را بست و دهان را بازتر از پیش کرد و کلاغ فوری پشتش را کرد و فضله ای کرد که صاف در عمق حلق روباه افتاد.

روباه عصبی بالا و پایین پرید و تف کرد :

بی شعور ، این چی بود !

کلاغ گفت :

کسی که تفاوت صدای خوب و بد را نمی داند، تفاوت پنیر و فضله را هم نباید بفهمد.



جواد 1390,07,29 ساعت 10:41 ب.ظ

عالی بود

علیرضا 1390,08,02 ساعت 11:48 ق.ظ

خیلی جالب بود مسی

حجت 1390,08,05 ساعت 11:15 ق.ظ

خیلی خوب بود

یگانه 1390,08,05 ساعت 09:48 ب.ظ

سلام
داستان جالبی بود
میسی میسی
بووووووووووووووووووووووس

star 1390,08,09 ساعت 07:52 ب.ظ

خوب که چی؟ اخه جونم این چه طرز بیانه
جور دیگه هم میشد منظورتو برسونی

سارا 1390,08,13 ساعت 12:08 ب.ظ

مهشر بود

رها 1390,08,18 ساعت 11:43 ق.ظ http://fgfg

خاک تو سرت بیتربیت کبیوغلو عنگل کسافت بیسواد

[ بدون نام ] 1390,08,25 ساعت 11:04 ق.ظ

سلام

negar 1390,08,28 ساعت 11:48 ق.ظ

خیلی جالب بود عزیزم واقعا با کسی که احساس زرنگی میکنه نمچین رفتاری داشت

vahid 1390,09,01 ساعت 11:43 ب.ظ

khili ba haaaaaaaaaaaaaal bod

جیگر زهرا 1390,09,13 ساعت 10:44 ق.ظ

دمش گرم با این کاری که کرد ایول کلاغی

parsa 1390,09,17 ساعت 06:52 ب.ظ

خیلی خوشم اومد از صبح نخندیده بودم مرسییییییییی
09148857091

[ بدون نام ] 1390,09,19 ساعت 01:54 ب.ظ

خیلی خوب بود

[ بدون نام ] 1390,09,20 ساعت 05:38 ب.ظ

عسل 1390,09,21 ساعت 03:46 ق.ظ

خیلی ........................خوب بود! لذت بردم ازاین حرکت!! منم جای کلاغه بودم همین کارو می کردم

عسل 1390,09,21 ساعت 08:55 ب.ظ http://www.afshin660.com

خیلی جالب بود لایک اگه منم جای کلاغه بودم همین کارو می کردم

راستگو 1390,09,22 ساعت 08:57 ق.ظ

کلاغه می تونست یکی از آن بلوطهای کال را از درخت بکنه و کام روباه را تلخ کنه.بی ادبی کار بدی است از یک کلاغ فرهیخته بعیده.

نسترن 1390,09,25 ساعت 08:56 ب.ظ

اه اه حالمو بهم زد راه بهتری نبود آخه؟

سمیه 1390,10,05 ساعت 03:44 ب.ظ

کاملا با نظر عسل موافقم

رضا 1390,10,17 ساعت 01:22 ق.ظ

مرسیییییی
خیلی زیبا بود

ساحل 1390,10,22 ساعت 04:19 ب.ظ

خوشم اومد خوب حالشو گرفت

ساحل 1390,10,22 ساعت 04:20 ب.ظ

خوشم اومد خوب حالشو گرفت

آشنا 1391,04,22 ساعت 11:32 ق.ظ

بدنبود

سعیدگلدست 1391,07,07 ساعت 01:56 ب.ظ

سلام.میخواستم با سایت شما همکاری داشته باشم.متشکر میشم

آنا 1391,07,22 ساعت 12:31 ق.ظ http://www.shabhayekhabgah.blogfa.com

اه اه بی تربیت اه اه بی تربیت .... تا دنیا دنیاست تکرارش کن

یاشار 1392,02,22 ساعت 07:36 ب.ظ

اگه گفتین اسم او روباه چیه ؟ ................................................................................................................................عماد ازدبی

I was struck by the hotsney of your posting

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد