کلاغ پیری تکه پنیری دزدید و روی شاخه درختی نشست…
روباه گرسنه ای که از زیر درخت می گذشت، بوی پنیر شنید، به طمع افتاد و رو به کلاغ گفت:
ای وای تو اونجایی!
می دانم صدای معرکه ای داری!
چه شانسی آوردم!
اگر وقتش را داری کمی برای من بخوان …
کلاغ پنیر را کنار خودش روی شاخه گذاشت و گفت:
این حرفهای مسخره را رها کن!
اما چون گرسنه نیستم حاضرم مقداری از پنیرم را به تو بدهم.
روباه گفت:
ممنونت می شوم ، بخصوص که خیلی گرسنه ام ، اما من واقعاً عاشق صدایت هم هستم.
کلاغ گفت:
باز که شروع کردی!
اگر گرسنه ای جای این حرفها دهانت را باز کن، از همین جا یک تکه می اندازم که صاف در دهانت بیفتند.
روباه دهانش را باز باز کرد.
کلاغ گفت :
بهتر است چشم ببندی که نفهمی تکه بزرگی می خواهم برایت بیندازم یا تکه کوچکی.
روباه گفت :
بازیه ؟! خیلی خوبه ! بهش میگن بسکتبال .
خلاصه … بعد روباه چشمهایش را بست و دهان را بازتر از پیش کرد و کلاغ فوری پشتش را کرد و فضله ای کرد که صاف در عمق حلق روباه افتاد.
روباه عصبی بالا و پایین پرید و تف کرد :
بی شعور ، این چی بود !
کلاغ گفت :
کسی که تفاوت صدای خوب و بد را نمی داند، تفاوت پنیر و فضله را هم نباید بفهمد.
کلاغ پیری تکه پنیری دزدید و روی شاخه درختی نشست…
روباه گرسنه ای که از زیر درخت می گذشت، بوی پنیر شنید، به طمع افتاد و رو به کلاغ گفت:
ای وای تو اونجایی!
می دانم صدای معرکه ای داری!
چه شانسی آوردم!
اگر وقتش را داری کمی برای من بخوان …
کلاغ پنیر را کنار خودش روی شاخه گذاشت و گفت:
این حرفهای مسخره را رها کن!
اما چون گرسنه نیستم حاضرم مقداری از پنیرم را به تو بدهم.
روباه گفت:
ممنونت می شوم ، بخصوص که خیلی گرسنه ام ، اما من واقعاً عاشق صدایت هم هستم.
کلاغ گفت:
باز که شروع کردی!
اگر گرسنه ای جای این حرفها دهانت را باز کن، از همین جا یک تکه می اندازم که صاف در دهانت بیفتند.
روباه دهانش را باز باز کرد.
کلاغ گفت :
بهتر است چشم ببندی که نفهمی تکه بزرگی می خواهم برایت بیندازم یا تکه کوچکی.
روباه گفت :
بازیه ؟! خیلی خوبه ! بهش میگن بسکتبال .
خلاصه … بعد روباه چشمهایش را بست و دهان را بازتر از پیش کرد و کلاغ فوری پشتش را کرد و فضله ای کرد که صاف در عمق حلق روباه افتاد.
روباه عصبی بالا و پایین پرید و تف کرد :
بی شعور ، این چی بود !
کلاغ گفت :
کسی که تفاوت صدای خوب و بد را نمی داند، تفاوت پنیر و فضله را هم نباید بفهمد.
عالی بود
خیلی جالب بود مسی
خیلی خوب بود
سلام
داستان جالبی بود
میسی میسی
بووووووووووووووووووووووس
خوب که چی؟ اخه جونم این چه طرز بیانه
جور دیگه هم میشد منظورتو برسونی
مهشر بود
خاک تو سرت بیتربیت کبیوغلو عنگل کسافت بیسواد
سلام
خیلی جالب بود عزیزم واقعا با کسی که احساس زرنگی میکنه نمچین رفتاری داشت
khili ba haaaaaaaaaaaaaal bod
دمش گرم با این کاری که کرد ایول کلاغی
خیلی خوشم اومد از صبح نخندیده بودم مرسییییییییی
09148857091
خیلی خوب بود
خیلی ........................خوب بود! لذت بردم ازاین حرکت!! منم جای کلاغه بودم همین کارو می کردم
خیلی جالب بود لایک اگه منم جای کلاغه بودم همین کارو می کردم
کلاغه می تونست یکی از آن بلوطهای کال را از درخت بکنه و کام روباه را تلخ کنه.بی ادبی کار بدی است از یک کلاغ فرهیخته بعیده.
اه اه حالمو بهم زد راه بهتری نبود آخه؟
کاملا با نظر عسل موافقم
مرسیییییی
خیلی زیبا بود
خوشم اومد خوب حالشو گرفت
خوشم اومد خوب حالشو گرفت
بدنبود
سلام.میخواستم با سایت شما همکاری داشته باشم.متشکر میشم
اه اه بی تربیت اه اه بی تربیت .... تا دنیا دنیاست تکرارش کن
اگه گفتین اسم او روباه چیه ؟ ................................................................................................................................عماد ازدبی
I was struck by the hotsney of your posting