داستانهای کوتاه

داستان کوتاه ، DASTAN KOTAH . dastan kotah . dastane kotah . داستان کوتاه درمورد والدین . dastanhaye kotah . غصه های کوتاه فردوسی . dastan tarikhi . داستان درمورد محبت مادر . dastan kootah . داستان های کوتاه تاریخی . 16,432,352

داستانهای کوتاه

داستان کوتاه ، DASTAN KOTAH . dastan kotah . dastane kotah . داستان کوتاه درمورد والدین . dastanhaye kotah . غصه های کوتاه فردوسی . dastan tarikhi . داستان درمورد محبت مادر . dastan kootah . داستان های کوتاه تاریخی . 16,432,352

داستان کوتاه : مهر پدر و مادر

مادری گوش فرزندش را گرفته کشان کشان با خود می برد . مردی را دید که از روبرو می آمد به آن مرد گفت کودکم را دعوا کنید او حرف مرا گوش نمی دهد پسرک مات و مبهوت به سیمای مردانه و استوار مرد می نگریست اشکهایش زیر چشمانش حلقه زده بود لباسی کهنه بر تن داشت و کفش در پایش نبود ، انگشتان پاهایش در زیر لایه ایی از خاک پنهان بود . مرد نشست و دست پسر را گرفت به چشمان کودک خیره شد و سرش را کنار گوش کودک آورد و چیزی گفت . کودک هم چیزی آهسته به او گفت و مرد خندید و با سر چیزی اشاره کرد تبسمی دلنشین بر لب کودک نشست ، مادر به مرد گفت شما به جای دعوا کردن او ، می خندانیدش ، نمی دانید چه آتشپاره ایی است . زندگیم را سیاه کرده از صبح تا شب دنبالش هستم و از روی دیوار، پشت بام همسایه و بازار پیدایش می کنم . مرد به چشمان کودک نگاه می کرد و کودک لبانش به خنده باز شده بود . کم کم مادر داشت از عصبانیتش فوران می کرد که دید اشک برگونه مردانه مرد می لغزد مات و مبهوت شد مرد دستش را بالا آورد ناگاه چند افسر نظامی جلو آمدند به آنها گفت نیازهایشان را برطرف سازید . و بدون آن که سرش را برگرداند ، رفت ....
زن از کودکش پرسید آن مرد در گوشت چه گفت ؟
کودک پاسخ داد : از من پرسید چه کسانی را دوست می داری ؟ و من هم گفتم پدر و مادرم ...
آن زن همسری بیمار و دختر کوچکی نیز داشت .
زندگی آنان با همان یک لبخند و اشک مردی که در راه دیده بود دگرگون شد . و درهای روزی به رویشان گشوده گشت . فیلسوف حکیم اُرُد بزرگ خراسانی اندیشمند نامدار کشورمان می گوید : «به یاد بیاوریم که انسانیم و انسانیت، مهمترین چیزی است که از ما انتظار می رود.»
یک هفته بعد از آن ، زن در کنار بازار کرمانشاه در حال خرید نان بود که دید سران ارتش از شهر خارج می شوند سواران رشید ایرانزمین ، سوار بر اسبهای رزم و آن مرد که پیش آهنگ همه بود ...

یاد و نام نادر شاه افشار جاودانه باد ! که مهر پدر را بر سر هیچ گاه حس نکرد و مادر خویش را در زمان اسارت بدست قبایل وحشی از دست داد و ...



نظرات 22 + ارسال نظر
رسول 1392,07,16 ساعت 04:00 ب.ظ http://rasooltaheri110.blogfa.com

خیلی زیبا بود
مطلبی نوشتم در مورد پدرو مادر بااجازتون این داستانو بر میدارم باذکر نام منبع که شماباشید
دوست داشتید تشریف بیارید بخونید

سارا 1393,02,13 ساعت 01:39 ب.ظ

:نخبه

پانتا 1393,02,21 ساعت 10:02 ب.ظ

عالی بود خیلی تشکر

آی پارا...........م..........م 1393,04,24 ساعت 05:23 ب.ظ

عالی بود خیلی ممنون

victor 1393,07,02 ساعت 12:52 ق.ظ

قشنگ بود

امید 1393,07,03 ساعت 07:38 ب.ظ http:// www.love-holes.blogfa.com

به سلامتی کارگری که صاحبکارش به ناحق زد زیر گوشش و اون کارگر رفت تا لباس خودش را بپوشد برود ولی ناگهان یادش افتاد مادرش مریض است.... جهیزیه دخترش....... خونش اجارست ...... پسرش تو دانشگاهه.. بعد برگشت به صاحب کارش گفت ببخشید تقصیر من بود .........

علی 1394,08,09 ساعت 07:59 ب.ظ

عالی بود خیلی بوس بوس

سیما 1394,12,22 ساعت 10:28 ب.ظ

بسیارمطالب زیبا وخواندنی بود:

نگین 1395,01,11 ساعت 05:58 ق.ظ

آخی چه داستان جالبی دلم برای اون خانواده و نادر شاه سوخت

یه والیبالیست 1395,04,22 ساعت 03:23 ب.ظ

خیلی خوب بود:

د 1395,08,19 ساعت 08:57 ب.ظ

فاطمه 1395,08,27 ساعت 09:39 ب.ظ

عالى بود

غزل 1395,11,28 ساعت 04:05 ب.ظ

خیلی داستان قشنگی بود واقعا عالیه

سالینا 1396,08,19 ساعت 03:51 ب.ظ

زهرا 1397,11,29 ساعت 03:02 ب.ظ

خوب بود::

ممنونم از نظرتون

ریحانه 1399,12,12 ساعت 11:06 ق.ظ

داستان زیبابود

ممنونم از نظرتون

رها 1399,12,28 ساعت 11:05 ب.ظ

خیلی زییا بود

ممنونم از نظرتون

ابراهیم 1400,02,23 ساعت 03:11 ق.ظ

رویا 1400,08,22 ساعت 07:54 ب.ظ

واقعا خییییییییییییلی احساسی وخییییییییییلی زیبابود،خیلی ممنون از متنی به این زیبایی

ممنونم از نظرتون

Ali 1400,08,25 ساعت 09:11 ق.ظ

خیلی خوب بود

مریم 1400,10,09 ساعت 05:10 ب.ظ

خیلی عالی و احساسی بود

لیدا 1402,01,13 ساعت 07:39 ب.ظ http://اسدیوق

جالب بود استعداد لازم داره :::::

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد